خشایارشا | |
---|---|
'خَشایارشا بزرگ' | |
این کنده کاری در تخت جمشید، خشایارشا را نشان میدهد |
|
دوران | ۴۸۵ - ۴۶۵ پیش از میلاد (۲۰ سال) |
تاجگذاری | ۴۸۵ پیش از میلاد |
زادروز | ۵۱۹ پیش از میلاد |
زادگاه | ایران |
مرگ | ۴۶۵ پیش از میلاد |
محل مرگ | احتمالاً ایران |
آرامگاه | کوه رحمت، نقش رستم |
پیش از | اردشیر یکم |
پس از | داریوش یکم |
دودمان | هخامنشیان |
پدر | داریوش یکم |
مادر | آتوسا |
فرزندان | اردشیر یکم |
خَشایارشاه پسر داریوش بزرگ و آتوسا دختر کوروش بزرگ بود. خشایارشا چهارمین پادشاه هخامنشی بین سالهای ۴۸۵ تا ۴۶۵ پیش از میلاد بود. معنای این نام میتواند «کسی که در میان شاهان پهلوان است»[۱] یا فرمانروای قهرمانان باشد.[۲] خشایارشا در سن سی و چهار سالگی به پادشاهی رسید.
رکورد بزرگترین امپراتوری دنیا از نظر جمعیت را شاهنشاهی هخامنشی در دوران خشایارشا (حدود ۴۸۰ پیش از میلاد) با داشتن ۴۴ درصد جمعیت کل دنیا از آن خود دارد.[۳]
محتویات |
خشایارشا در عهد عتیق
در کتاب مقدس عهد عتیق، کتاب استر از استر بعنوان همسر یهودی اخشورش، پادشاه پارس نام برده شدهاست که بسیاری اخشورش را همان خشایارشا میدانند. ولی بسیاری از محققین داستان استر را یک داستان افسانهآمیز که از اساطیر آشوری تأثیر گرفتهاست، میدانند.[۴]
کتاب استر به ملکه شدن یک دختر یهودی و تلاش او برای جلوگیری از کشتار یهودیان به دستور هامان وزیر اخشورش اشاره دارد. با لغو شدن حکم اعدام یهودیان، هامان به دار آویخته شد، که هر ساله عید پوریم به یادآوری این رهایی برگزار میشود.[۵]
این داستان تنها در منابع یهودی بیان شدهاست و نشانی از آن در گفته مورخان یونانی و آثار به جا مانده از هخامنشیان نیست.
برخی از مورخان یونانی تأکید دارند که خشایارشا تنها یک ملکه به نام آمستریس داشتهاست که به سن پیری رسیدهاست و بر اساس این روایات تغییر ملکه در زمان خشایارشا رخ ندادهاست. [۶]
تأکید نویسنده کتاب استر بر صد و بیست و هفت ایالت شاهنشاهی ایران[۷] با واقعیت تاریخی بیست ساتراپی در تضاد است. بیشتر نامهایی که در این کتاب به کار رفتهاست، نامهای سامی و عبری و نه نامهای ایرانی است. این تضادها احتمالاً به دلیل ناآگاهی نویسنده از تاریخ ایران بودهاست.
در کتاب استر اخشورش (خشایارشا) بر بیش از ۱۲۶ استان از هند تا حبشه حکومت میکند و خراج بر زمین و سواحل دریا نهاد ولی هیچ سخنی از حمله ناموفق به یونان و ساختن پرسپولیس نشدهاست. اهمیت نویسندگان عهد عتیق موضوع مرتبط با استر یهودی است که جایگزین ملکه وَشتی شدهاست تا یهودیان در ایران را از برنامههای هامان شریر نجات دهد. بگفته مککولوگ شاید ذراتی از حقیقت در پشت داستان استر باشد ولی کتاب در وضع حاضرش دارای اشتباهات و تناقضاتی است که باید بعنوان یک افسانه تاریخی (نه روایت تاریخی) قلمداد شود. نام همسر خشایارشا به استناد هرودوت، آمستریس دختر اتانس بوده درحالی که هیچ اثری از وشتی یا استر در تاریخ هرودوت نیست[۸]
فرونشاندن شورش مصر و بابل
بعد از جلوس اولین کارش آن شد که شورشی را که در مصر برپا شده بود فرونشاند و در این کار نیز شدت عمل بیسابقهای نشان داد. چنانکه هرودوت میگوید مصر ناچار شد، یوغ سنگینتری را برگردن گیرد و خشایارشا برادر کوچک خویش هخامنش را در آنجا ساتراپ کرد و فرصت پیدا کرد تا به حل مسئلهٔ بابل بپردازد.
بابل نیز درین ایام چند دفعه کسانی سر به طغیان برداشته بودند و یکبار حتی زوپیر ساتراپ پیر و فاتح معروف بابل را نیز کشته بودند. خشایارشا، در بابل نیز در دفع شورش خشونت و قساوت سخت نشان داد، حتی میگویند بعد از تسخیر مجدد بابل هم معبد مردوک مورد اهانت و بیحرمتی گردید و هم شهر به غارت رفت. خشایارشا از شورش بابل بقدری آزرده شدهبود که از آن پس عنوان شاه بابل را از القاب خود حذف کرد و خود را فقط شاه پارسیها و مادیها خواند.[۹]
حمله به یونان
داریوش یکم در آخرین سالهای عمر میخواست که برای جبران شکست خوردن سپاه ایران، در اولین دورهٔ جنگهای ایران و یونان و نبرد ماراتون به یونان قشون بکشد اما عمرش وفا نکرد و و زندگی را بدرود گفت. بعد از او خشایارشا در صدد بر آمد که اقدام پدر را به نتیجه برساند. شاید به غیر از این آنچه وی را به این اندیشه انداخت، اصرار مردونیوس (داماد داریوش بزرگ و پسر گبریاس) و مخصوصاً تبعیدیان آتنی مقیم دربار بود. در خود آتن هم البته انتظار این انتقامجویی میرفت و تمیستوکلس سردار آتن بعد از ماجرای ماراتون، قسمت عمدهای از ثروت آتن را در راه تقویت نیروی دریایی صرف کرد.
بالاخره خشایارشا تصمیم به جنگ با یونان گرفت و بدون شک نیروی بیسابقهای را تجهیز کرد اما البته این نیرو آنقدر هم که هرودوت ادعا میکند، نمیتوانست به یک ارتش میلیونی بالغ بوده باشد، چرا که چنین تعدادی سپاه و وسایل اگر هم تجهیزش برای خشایارشا ممکن میشد، تهیهٔ وسایل و آذوقهٔ آن در سرزمینهای تراکیه و مقدونیه میسر نبود. معهذا اینکه هرودوت میگوید چهل و هشت گونه اقوام مختلف درین سپاه وجود داشتهاند، ممکن است، درست باشد. بنا به گفتهٔ هرودوت خشایارشا در بهار سال ۴۸۰ پیش از میلاد از لیدی به راه افتاد تا خود را به یونان برساند.
به ابتکار خشایارشا پلی از قایق بر روی داردانل (هلس پونت)، توسط مهندسان مصری و فنیقی (لبنانی) ساخته شد که نیروی زمینی ایران توانست از روی آن عبور کرده و وارد خاک یونان شود. یونانیها که در مقابل این سیل سپاه، ستیزه جویی را بیهوده یافتند در مقدونیه و تسالی (واقع در مرکز یونان) هیچ مقاومتی نشان ندادند و حتی در خود آتن هم در باب جنگ تردید و تزلزل در بین بود[۱۰] ولیکن شخصی از آتن به نام تمیستوکل قدم پیش نهاده مردم را به جنگ و تهیهٔ لوازم آن تحریک کرد، بالاخره طرفداران جنگ تفوق یافتند و شهرهای دیگر یونانی هم که اسپارت و سی شهر دیگر از آنجمله بود، بر ضد ایران در یک اتحادیهٔ یونانی وارد شدند.[۱۱]