loading...
وطنم ای شکوه پابرجا
mehdi098 بازدید : 13 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)
کلاهی از صبح به همه مسئولین از جمله آقای قدوسی، آقای لاجوردی و دفتر من زنگ زده بود که حتماً امشب بیایید، چون آقای بهشتی می‌خواهند مسائل بسیار مهمی را بیان کنند. آقای قدوسی گرفتار بودند و نرفتند. آقای لاجوردی هم کمی دیر رسیدند. من هم بیرون جلسه جداگانه‌ای داشتم.
به گزارش مشرق به نقل از نما، هفتم تیر سالروز عروج تعداد کثیری از خادمین واقعی ملت که مظلومانه در محل حزب جمهوری اسلامی به دست شیاطین سازمان مجاهدين خلق (منافقين) به شهادت رسیدند. به همین مناسبت به بررسی کوتاه به وقوع این حادثه تلخ در سال ۱۳۶۰ میپردازیم.

عامل ترور چه کسی بود؟
محمدرضا كلاهي ، فرزند حسن، متولد ۱۳۳۸ به شماره شناسنامه ۱۲۵۱ دانشجوي سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت(غائله چهاردهم اسفند ۱۳۶۴، ۱۳۵۹،۹۴) عنصر نفوذي سازمان مجاهدين خلق(منافقين) در حزب جمهوري اسلامي، تمام مسئولين نظام را با كارت رسمي براي جلسه روز يكشنبه ۷/۴/۱۳۶۰ بعد از نماز مغرب و عشاء دعوت مي‌نمايد و پس از كارگذاري بمب، داخل ميز سخنران در سالن اجتماعات دفتر حزب، به بهانه خريدن بستني از حزب خارج مي‌شود. (هاشمي، ياسر،۱۳۷۸، ۱۸۱-۱۸۰) تعدادي از مسئولين به دلائل مختلف درجلسه شركتkolahi.jpg نمي‌كنند. بعنوان مثال آيت الله سيد علي خامنه‌اي امام جمعه تهران و نماينده مجلس و نماينده رهبري در شورايعالي دفاع و عضو شوراي مركزي حزب به دليل اينكه روز شنبه ۶/۴/۱۳۶۰ در مسجد اباذر بوسيله انفجار بمب در ضبط صوت مقابلشان، توسط سازمان مجاهدين خلق (منافقين) مجروح شده بود و در بيمارستان قلب تهران بستري بود(همان) آقاي هاشمي رفسنجاني پس از جلسه شوراي مركزي حزب براي ديدار آيت الله خامنه‌اي از حزب خارج مي‌شود. (همان) دكتر محمد جواد باهنر وزير آموزش و پرورش و عضو شوراي مركزي پس از جلسه شوراي مركزي به دليل خستگي و به توصيه يكي از شهدا از حزب خارج مي‌شود.(همان)

آقاي محمد علي رجائي نخست وزير، آيت الله مهدوي كني وزير كشور و رئيس كميته‌هاي انقلاب، آيت الله مهدي رباني املشي دادستان كل كشور، آيت الله علي قدوسي دادستان كل انقلاب و... هر يك به دلائلي موفق به حضور در جلسه نمي‌شوند.

بررسی دقیق مکان بمب در حزب
در خاطرات احمد قدیریان آمده است:«غروب روز ششم تیر جواد قدیری در جایی گفته بود: «فردا (یعنی روز هفتم تیر) همه چیز در جمهوری اسلامی تمام می‌شود.» پشت دفتر حزب جمهوری اسلامی مدرسه‌ای به نام gha200.jpgدرخشان بود. اینها با مدیر مدرسه صحبت کرده و نردبانی گذاشته بودند و از پشت بام مدرسه به پشت بام جایی که قرار بود روز یکشنبه در آنجا تجمع شود، آمده بودند. آنها برنامه‌ریزی کرده و چند کارشناس برده بودند که چنانچه قرار باشد این سقف فرو ریزد می‌بایست چقدر مواد منفجره زیر آن قرار گیرد و کارشناسان در این باره نظر داده بودند. لذا قبلاً کلاهی مواد را پای این ستون‌ها کار گذاشته بود.»

پس از جلسه شوراي مركزي حزب كه در طبقه دوم حزب در منطقه سرچشمه تهران برگزار مي‌شود، نماز جماعت مغرب و عشاء در حياط حزب (زمين واليبال) توسط آيت الله بهشتي برگزار مي‌گردد و سپس تعدادي از مسئولين حزب در جلسه حزبي و داخلي بعدي شركت مي‌كنند و تعدادي به همراه ميهمانان مدعو به سالن اجتماعات حزب كه در ضلع شمال غربي حزب بود وارد مي‌شوند و در ساعت ۸ شب پس از تلاوت قرآن، دستور جلسه كه بحث تورم و مسائل اقتصادي بوده است با رأي حاضرين به موضوع تعيين رئيس جمهور تبديل مي‌شود و پس از صحبتهاي مقدماتي، آيت الله شهيد بهشتي مي‌گويد؛ «من احساس مي‌كنم بوي بهشت مي‌آيد، بچه‌ها شما احساس مي‌كنيد».. (روزنامه رسالت ۴/۴/۱۳۸۳، منشور ضميمه، مصاحبه با آقاي فردوسي پور از مجروحان حادثه،۱۲)

sh1.jpg

ناگهان بمب كار گذاشته شده در ميز تحرير مقابل شهيد بهشتي منفجر شده و از شدت انفجار ديوار غربي سالن و پنجره‌ها و درهاي سالن كه در ضلع شرقي بود كنار رفته و سقف سالن كه بدون ستون بود، يكپارچه فرو مي‌ريزد وكليه كساني كه در سالن بوده‌اند زير آوار مانده و از تركشهاي انفجار يا ضربات ناشي از آوار يا فقدان هوا كشته و مجروح مي‌گردند. با صداي انفجار اعضاء حزب و مردم در محل حادثه حاضر شده و با آوردن ليفتراك و بستن زنجير به آهن‌هاي سقف مي‌خواهند سقف را بلند كرده و اجساد را بيرون كشند كه زنجير پاره شده و ضربه دوم نيز به حادثه ديدگان وارد مي‌شود. تعدادي نيز با بيل و كلنگ سقف را سوراخ و حادثه ديدگان را بيرون مي‌كشند كه مجموعاً ۷۳ نفر شهيد و ۲۶ نفر مجروح از زير آوار خارج مي‌شود و به بيمارستان طرفه واقع در شمال ميدان بهارستان و بيمارستان سوانح و سوختگي (شهيد معيري) واقع در خيابان مجاهدين انقلاب و... منتقل مي‌شوند.

sh2.jpg

اقدام کلاهی برای افزایش تعداد شهدا

همچنین در خاطرات مرحوم قدیریان آمده است:« کلاهی از صبح به همه مسئولین از جمله آقای قدوسی، آقای لاجوردی و دفتر من زنگ زده بود که حتماً امشب بیایید، چون آقای بهشتی می‌خواهند مسائل بسیار مهمی را بیان کنند. آقای قدوسی گرفتار بودند و نرفتند. آقای لاجوردی هم کمی دیر رسیدند. من هم بیرون جلسه جداگانه‌ای داشتم.

بعد از وقوع انفجار با بی‌سیم به من اطلاع دادند و خودم را به آنجا رساندم. وقتی جلوی در رسیدم همه به سرشان می‌زدند که شهید بهشتی چه شد؟ مرحوم شهید قدوسی سری به آنجا زد. به ایشان گفتند شهید بهشتی را به بیمارستان برده‌اند. آقای قدوسی به بیمارستان رفتند. نتوانستم با ایشان تماس بگیرم.»

(روزها و رويدادها،۱۳۸۱، ۶۹۸ – ۶۸۳ و هاشمي رفسنجاني، ۱۳۷۵ و نشريه شما، ۵/۴/۱۳۷۶ ويژه‌نامه، ناگفته‌هاي بادامچيان از حادثه ۷ تير و روزنامه كيهان ۹/۴/۱۳۶۰ چگونه سقف بر سرمان ريخت و در زير آوار بر ما چه گذشت و مشاهدات مؤلف، گفتگو با احمد قدیریان -ویژ نامه ایران، مدیریت بحران هفتم تير ۱۳۶۰ نویسنده دکتر علیرضا اسلامی)
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    کدام شاه بهتر بود؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 252
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 147
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 182
  • بازدید ماه : 273
  • بازدید سال : 967
  • بازدید کلی : 9,235